ابرتورمی که از سالها قبل، بارها و بارها توسط اقتصاددانان و کارشناسان مختلف در خصوصش هشدار داده شده بود به نظر بعید نیست که در حال حاضر از راه رسیده باشد. افزایش قابل توجه سطح عمومی قیمتها، رشد نقدینگی، افزایش پایه پولی، کاهش ارزش خرید، افت قابل توجه ارزش ریال و بسیاری از پارامترهای دیگر شاید آلارم نزدیک شدن به این ابرتورم را به صدا درآورده است.
طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران در فصل تابستان ١٤٠١، درصد تغییرات شاخص قیمت کل تولیدکننده نسبت به فصل قبل (تورم فصلی) ٧.١ درصد است که در مقایسه با فصل قبل (١٥.٨ درصد)، ٨.٧ واحد درصد کاهش داشته است. در فصل تابستان ١٤٠١، شاخص قیمت کل تولیدکننده ٦٧١,٠ بوده که نسبت به فصل قبل (تورم فصلی) ٧.١ درصد، نسبت به فصل مشابه سال قبل (تورم نقطه به نقطه) ٤٣.٢ درصد و در چهار فصل منتهی به فصل جاری نسبت به دوره مشابه سال قبل (تورم سالانه) ٣٩.٩ درصد افزایش داشته است.
آیا اقتصاد ما اَبرتورمی میشود؟
بر اساس جدیدترین گزارش بانک مرکزی، میزان نقدینگی کشور در مهر ماه 1401 با رشد "1.5 درصدی" نسبت به ماه قبل به عدد "5 هزار و 677 همت"(هزار میلیارد تومان) رسیده است. در مهر ماه امسال علاوه بر رشد 1.5 درصدی که در میزان نقدینگی کشور شاهد بودیم، پایه پولی نیز نسبت به ماه گذشته خود حدود 3.21 درصد رشد را به ثبت رساند. افزایش افسارگسیخته قیمت دلار در یک ماه اخیر و نگرانی از مسائل سیاسی و اقتصادی منجر به افزایش انتظارات تورمی شده است. با در نظر گرفتن تمامی این موارد و بررسی سرنوشت کشورهایی که دچار ابرتورم شدهاند ممکن است این موضوع به ذهن هر یک از ما خطور کند که آیا ممکن است با وجود روبه رو شدن با تورمهای بسیار شدید که در شرایط فعلی گریبانگیر اقتصاد است، کشور ما نیز به سرنوشت کشورهایی که با ابرتورم مواجه شدهاند، دچار شود؟ آیا کشور ما نیز پتانسیل تجربه کردن ابرتورم را دارد؟
فاصله اقتصاد بیمار ایران تا کما!
آلبرت بغزیان، اقتصاددان در پاسخ به این سوال که آیا تورم فعلی که بر اقتصاد کشور چنبره زده است میتواند به یک ابرتورم منجر شود یا خیر گفت:«باید این موضوع را در نظر داشت که ابرتورم به راحتی ایجاد نخواهد شد.در شرایطی که کشورها به شدت تحت تحریمهای شدید بوده و درآمدهای ارزی آنها کم شده و حتی قدرت تولید در کشور آنها وجود نداشته و به علاوه هیچ راهحلی نیز برای برونرفت از چنین شرایطی برای این کشورها وجود نداشته ما شاهد ایجاد ابرتورم بودهایم به طور مثال در کشورهایی مثل آرژانتین و یا ونزوئلا شاهد چنین وضعیتی بودیم. ابرتورم یک مساله متداول نیست که با افزایش تورم در هر کشوری انتظار وقوع آن را داشته باشیم به طور مثال ابرتورم را باید حالتی دانست که یک شخص بیمار(اقتصاد ایران) در اثر اتفاقاتی به کما میرود؛ ابرتورم را باید به کما رفتن یک اقتصاد بیمار دانست!»
سیگنال افزایش قیمت دلار
بغزیان با اشاره به این موضوع که بانک مرکزی تورم را کاهش نداده است گفت:«گاهی بانک مرکزی عنوان میکند که تورم را کاهش داده اما موضوع این است که بانک مرکزی تورم را کاهش نداده است. در واقع قیمتها کاهش نیافته است بلکه نرخ تورم امسال نسبت به پارسال کمتر شده است ولی این نشانه این مساله نیست که بانک مرکزی اقدام خاصی انجام داده. در واقع این کاهش نرخ به طور خودکار رخ داده است. در حقیقت رشد تورم مانند رشد یک کودک نیست که منحنی رشدش به طور فزاینده بالا میرود و به میزان خاصی میرسد بلکه این تورم ناشی از سیاستهای داخلی و خارجی است. باید در نظر داشت که سیاستهای خارجی در کنترل کشور و بانک مرکزی نیست و متغیرهای برونزا محسوب میشود قطعا نمیتوانیم قیمت نفت را یا تورم جهانی و یا رکود جهانی را مانع شویم و تغییراتی در این متغیرها ایجاد کنیم ولی بخش سیاستهای داخلی در کنترل کشور است به طور مثال شکست مذاکرات برجامی یک شوک بود. وقتی مذاکرات برجامی به نوعی ادامه داشت و هر بار در شرایط مختلفی طرفین مذاکره در فرآیند انجام مذاکرات برجامی قرار میگرفتند این امید نیز وجود داشت که گشایشهایی در اقتصاد ایجاد شود ولی با توقف مذاکرات برجامی این مساله به مردم، بازارهای مالی مختلف و جامعه هشدار میدهد که گشایشی در قیمت دلار یا وضعیت فعلی اقتصاد رخ نخواهد داد. با توقف مذاکرات برجامی مسالهای که به طور قطع در اقتصاد کشور اثرگذاری خود را اعمال کرده این بوده است که بهبودی در نرخ ارز رخ نخواهد داد.»
این اقتصاددان توضیح داد:«خودتحریمی و این موضوع که هیچگونه نظارت و دغدغهای بر افزایش تورم وجود ندارد مساله قابل تامل در اقتصاد ما است.رخ دادن ابرتورم را باید به نوعی ابزاری برای ترساندن مردم قلمداد کرد.بانک مرکزی از سویی اعلام میکند که ما شوک تورمی نخواهیم داشت ولی این در حالی است که شوک به زمانی اطلاق میشود که ما انتظار افزایش تورم را نداشته باشیم که در پاسخ به بانک مرکزی باید گفت وقتی از قبل همه انتظار تورم را دارند با وقوع تورم بیشتر، این افزایش دیگر شوک محسوب نمیشود! با چنین اظهاراتی از سوی بانک مرکزی، مردم نسبت به چنین موضوعاتی بیاعتماد شده و به محض رخ دادن اتفاق یا خبری شروع به خرید دلار میکنند. به همین دلیل این هیجان نیست که نرخ دلار را افزایش میدهد بلکه مقصر گران شدن ارز، بانک مرکزی است که با افزایش تقاضا از سوی مردم قیمت را بالا برده و در قیمتهای بالاتر ارز را به مردم میفروشد.»
چرا اقتصاد ما ابرتورمی نمیشود؟
علی صادقین اقتصاددان نیز در پاسخ به این سوال که با توجه به رشد عجیب تورم، احتمال خروج پول از بانکها، افزایش قابل توجه دلار، رشد طلا و تمامی پیشزمینههای این چنینی که در حال حاضر شاهد آن هستیم میتواند هشداری بر وقوع یک ابرتورم معنا شود یا خیر توضیح داد:«به شخصه معتقدم در ایران ابرتورم به معنای آن چیزی که در کشورهایی چون زیمبابوه، ونزوئلا و کشورهای این چنینی تجربه شده است نخواهیم داشت چرا که حوزه زیرساخت، کامودیتیها و انرژی ارزان این موضوع را ایجاب میکند که ما به سمت ابرتورمی شدن حرکت نکنیم.»
این اقتصاددان در پاسخ به اینکه آیا میتوان در کشور شاهد تورمهای سه رقمی و موجهای تورمی قویتری از تورم فعلی باشیم گفت:«بله، در صورتی که خروج پول از بانکها رقم بخورد ممکن است ما به تورمهای سه رقمی نیز در ایران برسیم اما ابرتورم به معنای آن چیزی که در کشورهایی چون ونزوئلا و زیمبابوه تجربه شده است نمیتواند در کشور ما رخ دهد.»
صادقین با تاکید بر اینکه در کشور ما انرژی ارزان وجود دارد و برخی ویژگیهای اقتصاد ما امکان ابرتورمی شدن اقتصاد کشور را نمیدهد گفت:«انرژِی ارزان، زیرساختهای گسترده، سیستم قیمتگذاری دستوری، وابستگی کالاهای اساسی به نرخ ارز نیمایی و غیره امکان ابرتورمی شدن کشور را نخواهد داد البته باید توجه داشته باشیم که ممکن است تورم را در حد 100 درصد و بالاتر نیز در برخی کالاهای دلاریمحور مشاهده کنیم. اثر این موارد را در افت شدید قدرت خرید، افت شدید مخارج مصرفی و در معادله GDP و رشد اقتصادی خواهیم دید چرا که تشکیل نشدن سرمایه ثابت ناخالص که اثر آن را در سالهای اخیر دیدهایم را با تشدید بیشتر مشاهده خواهیم کرد ولی تمامی این موارد به معنای ایجاد ابرتورمی مشابه ابرتورمی که کشورهایی چون ونزوئلا تجربه کردهاند؛ نیست و ما به هیچ وجه در کشور چنین ابرتورمی را نخواهیم داشت.»